PDF نسخه کامل رمان طالع نحس  نویسنده شادی قربانی  ژانر رمان: عاشقانه


PDF نسخه کامل رمان طالع نحس 

نویسنده شادی قربانی 

ژانر رمان: عاشقانه

تعداد صفحات: 1454

 دانلود  آسان رمان با لینک مستقیم دانلود فایل PDF – آخرین ویرایش  سازگار با همه گوشی ها و سیستم های کامپیوتری   

خلاصه رمان: 

این رمان روایت زندگی دختری به اسم‌ مهتاب است که با دایی ناتنی خود ازدواج می‌کند. فرود مردی عصبی است که وقتی متوجه دختر نبودن مهتاب در روز عروسیشان می‌شود او را به روش‌های مختلف شکنجه می‌کند اما غافل از اینکه …

قسمتی از رمان طالع نحس

“مهتاب” با صداهای گنگی که به سختی می‌تونستم بشنوم چشمامو از هم باز کردم. اصلا سرحال خودم نبودم و نمی‌دونستم که چه اتفاقی افتاده که مامان و مهسا داشتن گریه می‌کردن. وقتی مامان و بقیه متوجه بهوش اومدنم شدن مامان و مهسا و بابا همزمان تو آغوشم گرفتن. همونطور که داشتن گریه می‌کردن چند بار زمزمه کردن خدایا شکرت؛ خدایا صد هزار مرتبه شکرت. با دیدن مردی که اومد جلو و با صدای بلندی گفت: سلام. از آغوش هم در اومدیم و هر سه به سمت صدا برگشتیم. با دیدن دایی فرود و یاد آوری چند دقیقه پیش و دلیل از حال رفتنم دوباره داشت حالم بد می‌شد و مدام صحنه‌ی اون روز جلوی چشمام

داشت جون می‌گرفت. بابا با نگرانی زل زد توی صورتم و گفت: حالت خوبه بابا؟ داییت با توعه نمی‌خوای جواب سلام داییتو بدی؟! چشم از بابا گرفتم و نگاهم و دوختم به مردی که با کت و شلوار دودی رنگ رو به روم ایستاده بود و با ناراحتی داشت نگام می‌کرد. از خودم چندشم می‌شد از اینکه مرتکب گناه شده بودم و به مامان فریده خیانت کرده بودم حالم داشت از خودم بهم می‌خورد. خدایا ما چطور، خدایا چطور مرتکب گناه به این بزرگی شده بودیم. برای باره هزارم تصویر اون روز توی ذهنم تکرار شد و تکرار شد و با فکر این که به زحمات این زن مهربون که برام کشیده بود و منو مثل دختره خودش بزرگ کرده بود خیانت کردم

نتونستم جلوی ترکیدن بغضی که توی گلوم خفه شده رو بگیرم و جلوی چشمای متعجب همه زدم زیر گریه که بابا و مهسا و فریده جون با نگرانی اومدن سمتم و با عذر خواهی کوتاهی از مهمان‌ها، مامان زیره شونمو گرفت و بردم طبقه‌ی بالا. وقتی به در اتاق رسیدیم مامان درو باز کرد و باهم وارد اتاق شدیم. بعد از اینکه کمکم کرد تا دراز بکشم روی تخت، در حالی که پتو رو روم مرتب می‌کرد روی صورتم خم شد و اروم پیشونیم و بوسید و با صدایی که نگرانی توش موج میزد گفت: من دارم میرم خوب استراحت کن ولی بعدا به من یه توضیح بدهکاری. بعد از تموم شدن حرفش جلوی چشم‌های گریونم سریع از اتاق رفت بیرون …

دسته بندی: کالاهای دیجیتال » رمان، شعر و داستان

تعداد مشاهده: 325 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.pdf

فرمت فایل اصلی: PDF

تعداد صفحات: 1454

حجم فایل:3,633 کیلوبایت

 قیمت : 25,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل